چیدن وسایل خانه
موقعیت: مکالمه دوستانه برای چیدن وسایل خانه
اگر تازه شروع به یادگیری زبان آلمانی کردهاید یا در سطح مبتدی هستید، آشنایی با عبارات و جملات مرتبط با چیدن وسایل خانه برایتان بسیار مفید خواهد بود. دانستن واژگان مربوط به مبلمان، وسایل آشپزخانه و نحوه بیان موقعیت و محل قرارگیری آنها کمک میکند تا در محیطهای واقعی مثل جابجایی به آپارتمان جدید یا کمک به یک دوست برای چیدمان منزل بهتر عمل کنید. در این مکالمه سه نفره، با جملات و عباراتی سر و کار داریم که هم در زندگی روزمره و هم در موقعیتهای خاص مانند نقلمکان یا تغییر دکوراسیون کاربرد دارند. پیشنهاد میکنیم ابتدا مکالمه را با دقت مطالعه کرده و ترجمه فارسی را نیز بررسی کنید. سپس برای یادگیری بهتر، واژگان پایانی را چندین بار مرور کرده و در جملات شخصی خود به کار ببرید.
Maria:
Ich bin so froh, dass ihr mir heute beim Einrichten meiner neuen Wohnung helft!
ترجمه: خیلی خوشحالم که امروز دارید به من کمک میکنید وسایل آپارتمان جدیدم را بچینم!
David:
Kein Problem! Wir haben genug Zeit und es macht Spaß, die Möbel neu zu arrangieren.
ترجمه: مشکلی نیست! ما وقت کافی داریم و چیدن دوبارهی مبلمان هم جالب است.
Susanne:
Absolut. Wo soll das Sofa stehen? Vor dem Fenster oder lieber an der Wand?
ترجمه: کاملاً درست است. کاناپه کجا باید قرار بگیرد؟ جلوی پنجره یا ترجیحاً کنار دیوار؟
Maria:
Ich denke, es ist besser, das Sofa an die Wand zu stellen. Dann haben wir mehr Platz in der Mitte.
ترجمه: فکر میکنم بهتر است کاناپه را کنار دیوار قرار بدهیم. اینطوری وسط اتاق فضای بیشتری خواهیم داشت.
David:
Okay, dann schieben wir das Sofa an die Wand. Kannst du mir bitte helfen, Susanne?
ترجمه: باشه، پس کاناپه را میکشیم کنار دیوار. سوزان، میتونی کمکم کنی؟
Susanne:
Klar, kein Problem. Vorsicht mit dem Teppich!
ترجمه: حتماً، مسئلهای نیست. مراقب فرش باش!
Maria:
Ich will den Couchtisch in die Mitte vom Wohnzimmer stellen. Was meint ihr?
ترجمه: میخوام میز جلوی مبل را وسط اتاق نشیمن بذارم. نظرتون چیه؟
David:
Gute Idee. So hat jeder leichten Zugriff auf Getränke und Snacks.
ترجمه: ایدهٔ خوبیه. اینطوری همه به راحتی به نوشیدنی و خوراکی دسترسی دارن.
Susanne:
Und wo soll der Fernseher hin? Auf diesen kleinen Schrank?
ترجمه: تلویزیون کجا باید باشه؟ روی این کمد کوچیک؟
Maria:
Ja, das wäre perfekt. Dann sehen wir von überall aus gut.
ترجمه: آره، عالی میشه. اونوقت از همهجا راحت میشه تلویزیون رو دید.
David:
Sollen wir das Regal neben die Tür stellen oder besser ans Fenster?
ترجمه: قفسه کتاب رو بگذاریم کنار در یا بهتره بذاریم کنار پنجره؟
Maria:
Neben die Tür finde ich praktischer. Dann ist der Lichtschalter nicht blockiert.
ترجمه: کنار در بهتره. اینطوری جلوی کلید برق رو نمیگیره.
Susanne:
Gute Wahl. Möchtest du deine Bücher und Pflanzen darauf stellen?
ترجمه: انتخاب خوبی. میخوای کتابها و گلدونهاتو بذاری روش؟
Maria:
Genau, ich stelle oben meine Lieblingspflanzen hin und unten kommen die Bücher.
ترجمه: دقیقاً. بالاش گلدونهای مورد علاقمو میذارم و پایینش کتابها رو میچینم.
David:
Die Lampen sind noch verpackt. Wo soll die Stehlampe hin?
ترجمه: لامپها هنوز بستهبندی شدن. چراغ ایستاده رو کجا بذاریم؟
Maria:
Ich dachte, wir stellen sie in die Ecke neben dem Sofa. Dann haben wir eine gemütliche Leseecke.
ترجمه: فکر کردم بذاریمش توی گوشه، کنار کاناپه. اینطوری یه گوشه دنج برای مطالعه داریم.
Susanne:
Klingt super! Hast du auch Vorhänge gekauft? Wir können sie jetzt gleich aufhängen.
ترجمه: عالیه! پرده هم خریدی؟ میتونیم همین الان آویزونشون کنیم.
Maria:
Ja, die Vorhänge liegen im Schlafzimmer. Ich hole sie schnell.
ترجمه: آره، پردهها توی اتاقخواب هستن. الآن سریع میارمشون.
David:
Susanne, kannst du bitte den Hammer und die Nägel holen? Wir brauchen sie für die Gardinenstange.
ترجمه: سوزان، لطفاً چکش و میخها رو میاری؟ برای نصب میله پرده لازم داریم.
Susanne:
Natürlich. Sie sind in der Werkzeugkiste in der Küche.
ترجمه: حتماً. توی جعبه ابزار توی آشپزخونه هستن.
Maria (zurückkommend):
Hier sind die Vorhänge. Ich hoffe, sie passen zur Wandfarbe.
ترجمه: اینم از پردهها. امیدوارم به رنگ دیوار بخوره.
David:
Die Farbe ist doch neutral. Sieht bestimmt gut aus.
ترجمه: رنگش که خنثی و ملایمه. مطمئناً قشنگ میشه.
Susanne:
So, Gardinenstange ist dran. Gibst du mir bitte die Vorhänge?
ترجمه: خب، میله پرده نصب شد. میشه لطفاً پردهها رو بدی به من؟
Maria:
Klar, hier. Danke, dass ihr mir so tatkräftig helft.
ترجمه: حتماً، بفرما. ممنون که اینقدر فعال بهم کمک میکنین.
David:
Gern geschehen. Langsam sieht dein Wohnzimmer echt gemütlich aus.
ترجمه: قابلی نداره. کمکم اتاق نشیمن واقعا دنج و قشنگ داره میشه.
Susanne:
Fehlt noch etwas? Soll der Teppich hier bleiben oder lieber weiter unter dem Sofa?
ترجمه: چیز دیگهای مونده؟ فرش همین جا باشه یا بره زیر کاناپه؟
Maria:
Ich finde, wir können ihn ein Stück weiter nach vorn legen. Dann kommt das Muster besser zur Geltung.
ترجمه: فکر میکنم میتونیم یه کم جلوترش بذاریم. اینطوری طرحش بهتر دیده میشه.
David:
Ja, genau. Und das kleine Beistelltischchen könnten wir daneben stellen.
ترجمه: آره، دقیقاً. اون میز کوچک کنار مبل رو هم میتونیم همون کنار بذاریم.
Susanne:
Perfekt! Jetzt ist alles an seinem Platz. Wollen wir eine Pause machen?
ترجمه: عالیه! حالا همهچیز سر جاشه. میخواید یه استراحتی بکنیم؟
Maria:
Ja, gerne. Ich lade euch auf einen Kaffee ein, um unsere Arbeit zu feiern!
ترجمه: آره، حتماً. دعوتتون میکنم یه قهوه بخوریم تا کارمونو جشن بگیریم!
نکات آموزشی و واژگان
جملات پیشنهادی برای موقعیتهای مشابه
Wohin soll das Möbelstück? (این وسیله کجا باید باشه؟) |
Kannst du bitte helfen? (میشه کمک کنی؟) |
Vorsicht mit dem Teppich! (مراقب فرش باش!) |
Sollen wir das weiter nach vorne legen? (بیاریمش جلوتر؟) |
عبارات کلیدی درباره وسایل و چیدمان خانه
Möbel neu arrangieren (مبلمان را دوباره چیدن) |
die Wand, das Fenster, die Ecke (دیوار، پنجره، گوشه) |
Teppich, Regal, Schrank (فرش، قفسه، کمد) |
مبلمان و وسایل خانه
das Sofa – کاناپه |
der Couchtisch – میز جلوی مبل |
das Regal – قفسه |
der Schrank – کمد |
die Stehlampe – چراغ ایستاده |
die Vorhänge – پردهها |
der Teppich – فرش |
die Gardinenstange – میلهٔ پرده |
der Beistelltisch – میز کوچک کناری |
فعالیتها و افعال مرتبط
einrichten – چیدمان کردن، دکور کردن |
arrangieren – مرتب کردن، چیدن |
schieben – کشیدن یا هل دادن وسایل |
aufhängen – آویزان کردن |
aufstellen – قرار دادن، برپا کردن |
توصیف محل قرارگیری
an die Wand – کنار دیوار |
in die Ecke – در گوشه |
neben der Tür – کنار در |
unter dem Sofa – زیر کاناپه |
vor dem Fenster – جلوی پنجره |
افراد و گفتگو
die Kollegin / der Kollege – همکار |
der Freund / die Freundin – دوست |
helfen – کمک کردن |
fragen – سوال پرسیدن |
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
با سلام، خیلی لذت بردم،وواقعا کاربردی،جملات بهراحتی اموزش داده میشه.با سپاس،امیدوارم موضوعات بیشتر ومتنوعتررا بذارید.
سلام به شما،
باعث افتخار ماست که از مطالب لذت بردید. حتما تلاش میکنیم که موضوعات متنوع تری رو پوشش بدیم. ممنونم از پیشنهاد و همراهی شما!